مقدمه : 

نخستین گام جهت شناخت و تبیین درست هر مفهوم یاپدیده، ارائه تعریف روشنی از آن است. کارآفرینی همانند سایر واژه های مطرح در علوم انسانی ، هنگامی قابل تحلیل و تبیین می باشد که بتوان تعریف یا تعاریف روشن و مشخصی از آن ارائه نمود.

از آنجا که مفاهیم علوم انسانی در زمره مفاهیم قطعی  علوم فیزیک و شیمی به شمار نمی رود، ارائه یک تعریف قطعی و مشخص برای واژه های آن،کاری دشوار و حتی          غیر ممکن است. در این میان، کارآفرین و کارآفرینی نیز ازجمله واژگانی هستند که تعریف واحدی برای آنها وجود ندارد و از ابتدای طرح آنها در محافل علمی، تعاریف متفاوتی از دیدگاه های گوناگون برای آنها ارائه شده است.

تفاوت کارآفرینی و اشتغال زایی

             برداشت های متفاوت از مفهوم واژه كارآفرینی ، موجب شده است كه صرفاً معنی ” ایجاد كار و یا اشتغال زایی ” از آن برداشت ‌شود. در حالی كه كارآفرینی دارای مفهومی وسیع‌تر و با ارزش تر از اشتغال زایی است. این برداشت ناصحیح از مفهوم کارآفرینی باعث گردیده که بسیاری از سیاست‌هایی که برای توسعه آن اتخاذ شده ، صرفاً جنبه اشتغال زایی برای آن در نظر گرفته شود. در حالی که کارآفرینی دارای پیامدهای مثبت و مهم دیگری همانند بارورشدن خلاقیت‌ها، ترغیب به نوآوری و توسعه آن، افزایش اعتمادبه نفس، ایجاد و توسعه تکنولوژی، تولید ثروت در جامعه و افزایش رفاه عمومی است. به طور کلی در مورد تفاوت شاخص میان دو مفهوم کارآفرینی و اشتغال زایی می توان موارد زیررا ذکر کرد:

اول اینکه کارآفرینی، یک شغل جدید ایجاد می نماید و در واقع یک ارزش ناب به جامعه اضافه می کند. ولی اشتغال زایی، برای پاسخ به تقاضاهای بازار به جذب نیرو و تکمیل ظرفیت برای شغل های ایجاد شده می پردازد. به عبارت دیگر کارآفرینی،ایجاد درآمد به واسطه ی تغییر دادن عناصر اصلی کسب و کار است، اما اشتغال زایی، توسعه ی کسب و کاری موجود ، بدون تغییر دادن در مؤلفه ها و عناصر اصلی آن می باشد.

دوم اینکه کارآفرینی عمدتاً مربوط به بخش خصوصی است،در حالی که اشتغال زایی وظیفه ای دولتی است، بدین معنی که دولت ها موظف اند که فرآیندهاو فعالیت هایی که منجر به اشتغال زایــی بیشتر می شوند را تسهیل کرده و از آن ها حمایت کنند. یکی از این اقدامات به جای ورود مستقیم دولت به اشتغال زایی یا بزرگ تر کردن دولت، حمایت از فعالیت های کارآفرینانه، گسترش فرهنگ کارآفرینی، بالا بردن ارزش کارآفرینی و کارآفرینان در جامعه و تشویق آن ها است.

سوم اینکه نتیجه ی کارآفرینی در هر عرصه یا مرحله ای،عرضه ی یک کالای جدید و یا خدمتی متفاوت است. در حالی که اشتغال زایی معمولاً به ندرت به نوآوری همراه است.

چهارم اینکه هدف اصلی کارآفرینانی که به صورت فردی یا گروهی اقدام به راه اندازی بنگاه های اقتصادی شامل کسب و کارهای کوچک، کارخانه ها و استارت اپ (startup) ها می کنند، اشتغال زایی نیست ولی از آن جا که هیچ بنگاهی بدون نیروی انسانی فعالیت نمی کند از دستاوردهای آن ها ایجاد اشتغال است.

پنجم اینکه علاوه بر همه ی این ها، کارآفرینی در هر زمانی که صورت بگیرد، منجر به خلق یک منبع ثروت جدید خواهد شد یعنی نوعی ارزش به جامعه اضافه می کند. این کار معمولاً با گردآوری مجموعه ای از منابع انسانی و فیزیکی که هوشیارانه انتخاب شده اند، صورت می گیرد. ولی اشتغال زایی معمولاً از منابع و ثروت های موجوداستفاده کرده و به توزیع آن ها کمک می کند و نمی توان بطور قطع گفت که همیشه با بهره وری همراه است.

ششم اینکه کارآفرینی، درک و بهره گیری از فرصت های حال و یاآینده ی یک بازار است که منافع حاصل از آن می تواند شامل شخص کارآفرین و جامعه شود.ولی منافع حاصل از اشتغال زایی ممکن است فقط متوجه جامعه شود و معمولاً منافع سرشاری برای شخص به همراه نخواهد داشت.

و در نهایت می توان گفت که اگرچه دو مفهوم کارآفرینی و اشتغال زایی هردو باارزش و با یکدیگر مرتبط اند ولی لزوماً برهم منطبق نیستند. اشتغال زایی در برخی موارد، می تواند به عنوان یکی از نتایج کارآفرینی مطرح شود.

کارآفرینی از نگاه مؤسسه شفا :

باتوجه به موارد پیش گفته، از نگاه مؤسسه شفا، کارآفرینی عبارت است از: فرصت آفرینی و سرمایه گذاری برای فعالیت هایی مبتنی بر خلاقیت و ایده های نو(نوآوری)،تعهد حرفه ای و اخلاقی، عمل گرایی ، ابزار تولید جدید، محصول جدید و آموزش و ترویج که زمینه ساز توسعه پایدار، ایجاد اشتغال مولد و ارزش افزوده گردد.

مؤسسه شفا حسب رسالتی که در مقوله حمایت ازکارآفرینی برعهده دارد،  تاکنون فعالیتهایی مشتمل بر: مطالعه ، بررسی و تحقیق پیرامون کشت بافت و تولید و ترویج نهال اصلاح شده، مطالعه و جمع آوری اطلاعات مرتبط با مناطق محروم وتوسعه نیافته کشور به منظور بررسی زمینه های کارآفرینی در آنها از جمله منطقه دشت هامون و چابهاردراستان سیستان و بلوچستان و منطقه مرزی قصرشیرین در استان کرمانشاه و… انجام داده و امید دارد به لطف الهی بتواند هر چه زودتر این فعالیت ها را به نتیجه مطلوب برساند.

سازمان های مردم نهاد  ونقش آنها در ایجاد کسب و کار و توسعه

سازمانهای مردم نهاد می توانند نقش مؤثری در ایجاد اشتغال و فضای کسب و کار ایفا نمایند.اگر این سازمان های غیر دولتی و غیرانتفاعی در حوزه اشتغال زایی، حرکتی علمی، ساختاری و ارزشی داشته باشند وبرنامه ریزی های آنان هدفمند و بر اساس نیازهای جامعه باشد ، تحولی جدی در حوزه اشتغال و توسعه ایجاد می شود.
 مؤسسه مردم نهاد شفا نیز در ایجاد کسب و کارهای خانگی و روستایی مطالعات اولیه را آغاز نموده و با شناسائی مشاغل خانگی و پتانسیل های بالقوه و بالفعل موجود در روستاهای کشور بخصوص در مناطق محروم ، بنا دارد تادر چارچوب مراتب زیر، با ایجاد و گسترش مشاغل خانگی و روستایی، در آبادانی و توسعه ایران عزیز سهیم باشد.

انتخاب ایده متناسب با فرهنگ خانواده و روستا

شناسائی منابع مورد نیاز

ارائه آموزش و مهارت های مورد نیاز

کمک در اخذ مجوز و شروع فعالیت به طور قانونی

تولید محصول و کمک در تبلیغات، بازاریابی و فروش محصول